کد مطلب:91 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:358

احکام دیه
(مساله 2807) اگر شخص بالغ و عاقل عمدا و به ناحق مسلمانی را بكشد, ولی كشته می تواند قاتل را عـفـو كـند یا با رعایت شرایط قصاص در قاتل و مقتول او رابكشد یا با مصالحه طرفین مالی كه بمقدار دیه یا كمتر یا بیشتر از آن باشد از اوبگیرد.

اما اگر از روی خطا یا شبه عمد بكشد مثلا برای حیوانی تیر بیندازد و اشتباهاكسی را بكشد یا كسی را به چیزی كه نوعا نمی كشد بزند و به آن زدن كشته شود دراین دو صورت ولی كشته حق ندارد او را بكشد اما می تواند دیه بگیرد.

(مـساله 2808) دیه كشتن مرد مسلمان آزاد یكی از شش چیز است به این تفصیل كه در قتل شبه عـمد:اول - سی نفر شتر داخل در سال سوم و سی نفر داخل در سال چهارم و چهل نفر داخل سال شـشم شده و حمل داشته باشند.

دوم - دویست گاو.

سوم - هزار گوسفند.

چهارم - دویست حله وهـر حـلـه دو پـارچـه است و احتیاطاین است اگر یافت شود از نوع یمنی آن باشد.

پنجم - هزار مثقال شرعی طلا كه هرمثقال آن 18 نخود سكه دار است .

ششم - ده هزار درهم كه هر درهمی 6 / 12نخود نقره سكه دار است .

و در قتل خطا بیست نفر شتر داخل در سال دوم و بیست نفر شتر نر و سی نفر شتر ماده داخل در سال سوم و سی نفر كه داخل در سال چهارم شده باشند و در پنج مورد ذكر شده دیگر تفاوت ندارند و در همه اینها دیه زن مسلمان آزاد نصف هر یك است .

و در قتل عمد مـصـالـحـه طـرفـین بمقدار دیه یا كمتریا بیشتر چنانچه در مساله قبل بیان شد جایز است و در مـواردی كه در قتل عمدحكم قصاص نیست دیه قتل عمد نیز چنانچه گفته شد شش چیز است فقط در شترصد شتری است كه داخل در سال ششم شده باشد.

(مساله 2809) دیه چند چیز مثل دیه كشتن است كه مقدار آن در مساله پیش گفته شد: اول - آن كـه دو چـشم كسی را كور كند, یا چهار پلك چشم او را از بین ببرد و اگر یك چشم او را كور كند, باید نصف دیه كشتن را بدهد.

دوم - دو گـوش كـسی را ببرد یا كاری كند كه هر دو گوش او كر شود و امید خوب شدن در آن نباشد و اگر یك گوش او را ببرد یا كر كند, باید نصف دیه كشتن را بدهدو اگر نرمه گوش او را ببرد, باید ثلث دیه كشتن را بدهد.

سوم - تمام بینی یا نرمه بینی كسی را ببرد.

چـهـارم - زبان كسی را كه لال نیست از بیخ ببرد و اگر مقداری از آن را ببرد باید به نسبت نقص حروف بیست وهشتگانه دیه بدهد كه اگر یك حرف نتواند بگوید یك بیست وهشتم دیه و اگر دو حـرف نـتواند دو بیست وهشتم , و اگر تمام زبان كسی كه لال باشد ببرد, ثلث دیه را باید بدهد و اگـر مـقداری از زبان لال را ببرد, باید به نسبت نقص زبان دیه بدهد, یعنی در نصف نصف ثلث , و در ربع ثلث دیه را بدهد.

پـنـجـم - تمام دندانهای كسی را از بین ببرد ودیه هر كدام از دوازده دندان جلوی دهان كه شش عـدد بـالا و شـش عـدد پایین می باشد, پنجاه مثقال شرعی طلا است وهر مثقال شرعی 18 نخود اسـت و اگـر یـكی از شانزده دندان عقب را كه هشت عددآنها بالا وهشت عدد پایین است از بین بـبرد باید بیست وپنج مثقال شرعی طلابدهد و اگر زن باشد تا به مقداری كه به ثلث دیه نرسد با دیه مرد مساوی است و درصورتی كه به ثلث برسد دیه دندانهای او نصف دیه مرد است .

شـشـم - هـر دو دسـت كـسی را از بند جداكند و اگر یك دست را از بند جدا كند, بایدنصف دیه كـشـتـن مـثل او را بدهد.

هفتم - ده انگشت كسی را ببرد و در دیه هر انگشت دو قول است : قول ارجـح ایـنستكه دیه هر انگشت ده یك دیه كشتن است و قول دیگراینستكه دیه انگشت ابهام ثلث دیه دست و دیه سایر انگشتها هر كدام یك ششم آن است و احتیاط رعایت تفاوت بین دو قول است كـه در دیـه ابهام به قول دوم و در سایرانگشتان بقول اول عمل شود و بهرحال دیه در زن اگر به ثـلث برسد نصف دیه مرد است و اگر بخواهند به احتیاط عمل كنند.

تفاوت بین دو قول را نسبت به رسیدن به ثلث بنابرهر دو قول ملاحظه نمایند.

هشتم - پشت كسی را طوری بشكند كه نتواند بنشیند ودیگر درست نشود.

نهم - هر دو پستان زنی را ببرد و اگر یكی از آنها را ببرد باید نصف دیه كشتن رابدهد.

دهـم - هـر دو پـای كسی را تا مفصل , یا همه ده انگشت پا را ببرد ودیه هر انگشت پامثل دیه آن از انگشت دست است .

یازدهم - تخم های مردی را از بین ببرد.

دوازدهم - طوری به كسی آسیب برساند كه عقل او از بین برود.

سیزدهم - به كسی صدمه ای بزند كه عقلش زایل شود.

چهاردهم - آنكه پشت كسی را طوری بشكند كه دیگر درست نشود و اگر به كسی صدمه بزند كه دیـگـر بـوی خوب وبد را نفهمد و یا به كسی صدمه ای بزند كه منی ازاو خارج نشود, بنابر احتیاط واجب دیه كامله بدهد.

(مساله 2810) اگر انسان كسی را عمدا و بناحق بكشد و ولی مقتول عفو كند یا دیه از او بگیرد باید دو مـاه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر كند و یك بنده آزاد نماید واگر او را بكشند احتیاط لازم آن اسـت كـه كبار از ورثه كفاره را بنحوی كه ذكر شد ازسهم الارث خود بدهند ولی اگر اشتباها بـكشد عاقله یعنی قوم وخویش پدری قاتل مانند پدر و عمو وبرادر بلكه پسران واجداد پدری قاتل بـطـوری كـه در كتب مفصله بیان شده باید دیه او را بدهند و خود قاتل یك بنده آزاد كند و اگر نتواند بنده آزادكند, دو ماه روزه بگیرد و اگر این را هم نتواند, شصت فقیر را سیر كند.

(مـسـالـه 2811) كسی كه سوار حیوان است , اگر كاری كند كه آن حیوان به كسی آسیب برساند, ضـامن است و نیز اگر دیگری كاری كند كه حیوان به سوار خود یابكس دیگر صدمه بزند, ضامن می باشد.

(مساله 2812) اگر انسان كاری كند كه زن حامله سقط كند وسقط شده محكوم به اسلام وحریت بـاشد چنانچه چیزی كه سقط شده نطفه باشد, دیه اش بیست مثقال شرعی طلای سكه دار است , كـه هـر مثقال آن 18 نخود می باشد.

و اگر علقه یعنی خون بسته باشد, چهل مثقال .

و اگر مضغه یـعـنی پاره گوشت باشد, شصت مثقال .

واگر استخوان شده باشد, هشتاد مثقال .

و اگر گوشت آورده ولـی هـنـوز روح در اودمیده نشده , صد مثقال .

و اگر روح در او دمیده شده , چنانچه پسر بـاشـد, دیـه اوهـزار مـثـقال و اگر دختر باشد, دیه او پانصد مثقال شرعی طلا است و در جمیع این فروع اگر بجای یك دینار طلا ده درهم بدهد كافی است .

(مـسـاله 2813) اگر زن حامله كاری كند كه بچه اش سقط شود, باید دیه آن را به تفصیلی كه در مساله پیش گفته شد به وارث بچه بدهد وبه خود زن چیزی از آن نمی رسد.

(مساله 2814) اگر كسی زن حامله را بكشد, باید دیه زن وبچه را بدهد.

(مـسـالـه 2815) اگـر پـوسـت سر یا صورت مردی را پاره كند, باید یك شتر به او بدهدو اگر به گوشت برسد وقدری از آن را هم ببرد, باید دو شتر بدهد.

و اگر خیلی ازگوشت را پاره كند, باید سـه شـتـر بدهد.

و اگر به پرده نازك استخوان برسد, چهار شترو اگر استخوان نمایان شود, پنج شـتـر و اگـر استخوان بشكند, ده شتر و اگر بعضی ازریزه های استخوان از جای خود بیرون آید, پانزده شتر.

و اگر به پرده مغز سر برسد,باید سی وسه شتر بدهد.

(مـسـاله 2816) اگر بصورت كسی سیلی یا چیز دیگر بزند بطوریكه صورت او سرخ شود, باید یك مثقال ونیم شرعی طلای سكه دار كه هر مثقالی 18 نخود است بدهد و اگر كبود شود, سه مثقال و اگر سیاه شود باید شش مثقال شرعی طلا بدهدولی اگر جای دیگر بدن كسی را بواسطه زدن , سرخ یا كبود یا سیاه كند, باید نصف آنچه را كه گفته شد بدهد.

(مـسـاله 2817) اگر به حیوان حلال گوشت یا حرام گوشت كه ملك او باشد كسی زخم بزند یا چیزی از بدن آن را ببرد باید تفاوت قیمت سالم و معیوب آن را به صاحبش بدهد.

(مـسـالـه 2818) اگـرانـسـان سگ شكاری كسی را بكشد, باید بیست و یك مثقال معمولی نقره سـكـه دار بـه او بدهد.

و اگر سگی كه نگهداری خانه را می كند یا سگ گله كسی را تلف نماید, و قـیـمـت آن از ده مـثقال ونیم نقره سكه دار كمتر باشد بنابراحتیاط همین مقدار را بدهد و اگر سـگی كه پاسبانی زراعت را می كند بكشد وقیمتش از نه من ونیم وسه سیر وچهارده مثقال ونیم گـندم كه تقریبا 29 كیلو و75 گرم می شود كمتر باشد همین مقدار را بنابر احتیاط بدهد و اگر قـیـمـت سگهای نوع دوم وسوم و چهارم بیشتر از مقادیر مذكوره در مازاد بر این مقادیر هم بنابر احتیاطمصالحه نمایند بلكه در سگ شكاری نیز سزاوار است مراعات این احتیاطبشود.

(مساله 2819) اگر حیوان , زراعت یا مال كسی را از بین ببرد, چنانچه صاحب حیوان در نگهداری آن كوتاهی كرده باشد, باید مقداری را كه ضرر زده به صاحب مال یا زراعت بدهد.

(مساله 2820) اگر بچه یكی از گناهان كبیره را انجام دهد, ولی یا دیگری به اذن ولی او می تواند بقدری كه ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.

(مـسـالـه 2821) اگـر كسی بچه ای را طوری بزند كه دیه واجب شود, دیه مال طفل است و اگر مرده , باید به ورثه او بدهد وچنانچه مثلا پدر بچه بقدری او را بزند كه بمیرد دیه او را ورثه دیگرش می برند و به خود پدر از دیه چیزی نمی رسد.

(مـسـالـه 2822) دیه اعضا و جراحات وارده بر زن تا به مقدار ثلث دیه مرد نرسیده بامرد مساوی است و به مقدار ثلث دیه مرد كه رسید دیه زن نصف دیه مرد است .



مسائل متفرقه

(مـسـالـه 2823) اگـر ریشه درخت همسایه در ملك انسان بیاید, می تواند از آن جلوگیری كند وچنانچه ضرری هم از ریشه درخت به او برسد, می تواند از صاحب درخت بگیرد.

(مساله 2824) جهیزیه ای كه پدر به دختر می دهد, اگر مثلا بواسطه صلح یابخشش ملك او كرده باشد, نمی تواند از او پس بگیرد و اگر ملك او نكرده باشد,پس گرفتن آن اشكال ندارد.

(مـسـالـه 2825) اگـر كـسی بمیرد, ورثه بالغ او می توانند از سهم خودشان خرج عزاداری میت نمایند, ولی از سهم صغیر نمی شود چیزی برداشت .

(مـسـالـه 2826) اگـر انـسان غیبت مسلمانی را بكند, اگر مفسده ای پیدا نشود و آن مسلمان از شـنـیـدن این حرف اذیت نمی شود خوب است از آن مسلمان خواهش كند كه او را حلال نماید.

و چـنانچه ممكن نباشد, برای او از خدا طلب آمرزش كند واگر بواسطه غیبتی كه كرده توهینی به آن مسلمان شده , در صورتی كه ممكن است ,باید آن توهین را بر طرف نماید.

(مـسـالـه 2827) انسان نمی تواند بدون اذن حاكم شرع از مال كسی كه می داندخمس نمی دهد, خمس را بردارد و به حاكم شرع برساند.

(مـساله 2828) آوازی كه مخصوص مجالس لهو و بازیگری است , غنا و حرام می باشد, اگر نوحه یا روضـه یا قرآن را هم با غنا بخوانند حرام است ولی اگر آن را باصدای خوب بخوانند كه غنا نباشد اشكال ندارد.

(مساله 2829) كشتن حیوانی كه اذیت می رساند ومال كسی نیست , اشكال ندارد.

(مساله 2830) جوایزی كه بانكها برای تشویق صاحبان حساب قرض الحسنه می دهند حلال است .

(مـسـالـه 2831) اگر چیزی را به صنعتگری بدهند كه درست كند و صاحب آن نیاید آن را ببرد, چـنـانـچـه صنعتگر جستجو كند واز پیدا كردن صاحب آن ناامید شود, باید آن را به نیت صاحبش صـدقـه بدهد ومی تواند به مقدار مزد كاری كه انجام داده از آن برداردوبنابر احتیاط برای صدقه دادن ومزد برداشتن از حاكم شرع هم اذن بگیرد.

(مـسـالـه 2832) سینه زدن در كوچه و بازار با این كه زنان عبور می كنند, در صورتیكه سینه زن پـیـراهن پوشیده باشد اشكال ندارد.

و نیز اگر جلوی جمعیت عزادار بیرق ومانند آن ببرند, مانعی ندارد ولی باید استعمال آلات لهو نشود.

(مساله 2833) تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور وصنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد, اشكال ندارد.

ولی سزاوار است كه به تعزیه خوانی تنها اكتفا نكنند ومجالس روضه كه درآنها علاوه برذكر مصائب حضرت خامس آل عبا(ع ), معارف وعقاید اسلامی وتفسیر آیات واحادیث واحكام شرعیه بیان می شود نیز تشكیل دهند.

(مـسـاله 2834) گذاشتن دندان طلا ودندانی كه روكش طلا دارد, برای زن مانعی ندارد وبرای مرد اگر زینت حساب شود جایز نیست .

(مساله 2835) حرام است انسان استمنا كند یعنی : باخود كاری كند كه منی از اوبیرون آید.

(مـساله 2836) تراشیدن ریش وماشین كردن آن اگر مثل تراشیدن باشد حرام است ودر این حكم تـمام مردم یكسانند و حكم خدا بواسطه مسخره مردم تغییر نمی كندپس كسی هم كه اول تكلیف اوست , یا اگر ریش نتراشد مردم او را مسخره می كنند,چنانچه ریش بتراشد یا طوری ماشین كند كه مثل تراشیدن ریش باشد حرام می باشد.

(مساله 2837) مستحب بلكه احوط است كه ولی بچه پیش از آن كه بچه بالغ شود اورا ختنه نماید و اگر او را ختنه نكند, بعد از بالغ شدن بر خود بچه واجب است .

(مـسـالـه 2838) سـركشیدن ونگاه كردن به خانه مردم بی اجازه صاحب خانه حرام است خواه از بالای بام یا از روزنه و مانند آن باشد.

(مـساله 2839) اگر پدر و مادر فقیر باشند ونتوانند كاسبی كنند, و فرزند آنان بتواند,باید خرجی آنان را بدهد.

(مـساله 2840) اگر كسی فقیر باشد ونتواند كاسبی كند, پدر او باید خرجی او رابدهد.

و اگر پدر ندارد, یا نمی تواند خرجی او را بدهد, چنانچه فرزندی هم نداشته باشد كه بتواند خرجی او را بدهد, جـد پدری او باید خرجی او را بدهد و اگر جدپدری ندارد, یا نمی تواند خرجی او را بدهد, مادرش بـایـد خـرجی او را بدهد و اگرمادر هم ندارد یا نمی تواند خرجی او را بدهد, باید مادر پدر, و مادر مادر, وپدرمادر با هم خرجی او را بدهند, و اگر مادر پدر و مادر مادر ندارد یا نمی توانندخرجی او را بدهند, پدر مادر اگر می تواند, باید خرجی او را بدهد.

(مساله 2841) دیواری كه مال دو نفر است , هیچ كدام آنان حق ندارد, بدون اذن شریك دیگر آن را بـسازد, یا سر تیر یا پایه عمارت خود را روی آن دیوار بگذارد یامیخ به دیوار بكوبد ولی كارهایی كه مـعـلـوم است شریك راضی است یا آن كارهاتصرف شمرده نشود مانند تكیه دادن به دیوار ولباس انداختن روی آن اشكال ندارد.

(مساله 2842) عكاسی ونقاشی صورت , مكروه است .

(مـسـالـه 2843) درخت میوه ای كه شاخه آن از دیوار باغ بیرون آمده , اگر انسان نداند صاحبش راضی است , نمی تواند از میوه آن بچیند و اگر میوه آن روی زمین هم ریخته باشد, نمی تواند آن را بردارد.

(مـساله 2844) كسی كه مدتی خمس نمی داده ودر آن مدت املاكی خریداری نموده وآن املاك تـرقـی قـیمت پیدا كرده , اگر خرید آنها برای تجارت بوده , برای ادای خمس , باید قیمت فعلی را حـسـاب كـنـد و اگر برای تجارت نبوده چنانچه معامله را به ذمه انجام داده و پولی كه به عنوان قـیمت آن ملك پرداخته خمس به آن تعلق گرفته بوده در این صورت باید خمس قیمت خرید را بـپـردازد, و اگر معامله رابعین آن پول واقع ساخته , در صورتی كه حاكم شرع آن معامله را امضا كـنـد خـمس قیمت یوم الادا واجب است و نیز اگر قیمت ملك را از ربح سال خرید ملك پرداخته بـاشـد بـایـد خمس قیمت فعلی را بپردازد خواه معامله را بذمه انجام داده باشد و یا به عین ربح و هـمچنین است حكم اگر ملك را نسیه خریده باشد و قیمت آن را از ربح بین سال پرداخت نموده باشد كه در این صورت هم قیمت فعلی ملك حساب می شود.

(مـسـاله 2845) كسی كه مدتی خمس نمی داده و در آن مدت اثاث خانه و لوازم زندگی خریده , اگـر مـی دانـد كه آنها را در سال حصول فایده از فایده همان سال خریداری نموده , خمس به آنها تعلق نمی گیرد و اگر نمی داند احوط مصالحه باحاكم شرع است هر چند این احتیاط لازم نیست .

(مـساله 2846) انتفاع بردن از خون در غیر خوردن و نیز فروختن آن برای انتفاع حلال جایز است , پـس آنـچه اكنون متعارف است كه خون را می فروشند برای استفاده مریض ها ومجروحین اشكال ندارد و لكن كسی كه می خواهد خون خود رابه دیگری بدهد احتیاط آن است كه پول را در مقابل اجـازه خـون گـرفتن از او بگیرد,و این احتیاط حتی الامكان ترك نشود, لكن اگر گرفتن خون برای صاحب آن ضررداشته باشد اشكال دارد و اگر ضرر زیاد باشد جایز نیست .

(مـساله 2847) تلقیح نطفه مرد به عیال خودش مانعی ندارد و اولاد ملحق به طرفین هستند واز پدر و مادر ارث می برند وتلقیح نطفه اجنبی به اجنبیه حرام است .

(مساله 2848) تشریح مرده مسلمان حرام است اگر چه برای یاد گرفتن باشد وقطع اعضا آن دیه دارد ولی تشریح مرده غیر مسلمان جایز است ودیه ندارد.

(مـسـاله 2849) اگر جزئی از اجزا میته به ظاهر بدن انسان زنده وصل شود چنانچه حیات در آن حلول كند, جز بدن او محسوب است , و قبل از حلول حیات چون مضطر است در حمل آن , در حال نماز احكام ضرورت بر آن جاری است .

(مـسـالـه 2850) اگر جزئی از حیوان نجس العین را به بدن انسان زنده وصل كنند درصورتیكه بیمار مضطر به چنین عملی باشد مانعی ندارد وبعد از حلول حیات درآن , جز بدن انسان محسوب می شود وطاهر است .